|
|
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 1253
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
هنگامی که دست روزگار سنگین
و شب بی آواز است
زمان عشق ورزیدن و اعتماد است،
و چه سبک است دست روزگار
و چه پر آواز است شب
هنگامیکه آدمی عشق می ورزد
و به همگان اعتماد دارد...!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 495
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
تو بیش از آنچه من قادر به گفتن باشم
به من گوش می دهی!
تو ضمیرآگاه را می شنوی،
تو با من به جاهایی می روی که
کلمات من قادر به بردن تو به آنجاها نیستند!
آ
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 583
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
آرزو می کنم می توانستم
به تو نشان دهم که یاد تو در من
تا چه اندازه شیرین است
و تا چه اندازه دوست دارم
که تو را دوست بدارم
به آستان من خوش آمدی!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 506
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
تو هم مثل من خود را در آغوش بگیر و بخواب!
هیچ کس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 539
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
خودت را تصور کن بی او!
شاید بفهمی چه کشیدم بی تو!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 760
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
از تنها بودن راضی نیستم
ولی خوشحالم که با خیلی ها نیستم!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 487
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
می ترسم روزی که در آغوشم بگیری
و بگویی دوستت دارم
دنیا تمام شود!
نوشته شده در 16 / 1 / 1391
بازدید : 526
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
این جمع من و تو
"ما"
پر ار تنهاییست!
نوشته شده در 5 / 1 / 1391
بازدید : 560
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
کاش یکی بود,به من تو رو عیدی می داد ...
نوشته شده در 5 / 1 / 1391
بازدید : 466
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
|
|
|