پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بارون
نوشته شده در 15 / 8 / 1391
بازدید : 468
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
وقتی با دستات گل احساس تو قلبمو پرپرکردی، دیگه واسه اومدن بارون دعا نکردم!



تو!
نوشته شده در 15 / 8 / 1391
بازدید : 443
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه



پرواز!
نوشته شده در 13 / 7 / 1391
بازدید : 496
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
تو به هوای او پرواز کن....من به هوای تو پرپر میزنم...



پاییز...!
نوشته شده در 13 / 7 / 1391
بازدید : 520
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
دلتنگیهایم را به شبهای پاییز سپرده ام,به شبهای پر ملال و بی مهری که مرا به ویرانی می کشاند..دلم هوس شبهای تابستان دارد...چه زود دچار درد خزان شدم،...من که آبستن بهار تو بودم،چگونه هم آغوش زمستانت شوم چگونه؟



سراب...
نوشته شده در 27 / 6 / 1391
بازدید : 695
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
از یه جایی دیگه باید گذاشت و رفت... وقتی که از سراب تو به تو میرسه و سیراب میشه!



زندگی!
نوشته شده در 27 / 6 / 1391
بازدید : 462
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
زندگیه دیگه! یه روز اونقدر خوشحالی که میگی خدایا کاش هیچوقت نمیرم, یه روز اونقدر غمها روت آوار میشن که میگی خدایا دیگه بسمه هر چی کشیدم... یه روز دلتو میشکنن,یه روز تو دل می شکنی... زندگی همینه! مثله یه سال زودگذر با چهار تا فصل... منتهی بهار یکی طولانی تره, و واسه یکی دیگه زمستونش نمی گذره... اگه یه روز به منطق من رسیدی,تازه می فهمی باید بگذری و به هیچ چیز دل نبندی,چون نه امروز موندگاره و نه به فردا اعتباره...



روز دلتنگی...!
نوشته شده در 27 / 6 / 1391
بازدید : 376
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
جمعه ی من،شنبه ی تو رو بهونه می کنه،وقتی دلم واست تنگ میشه،یاد هیچ شنبه ای آرومم نمیکنه.



غرق تنهایی...!
نوشته شده در 13 / 5 / 1391
بازدید : 425
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
من که با دستان تو نجات یافته بودم,گمان نمیکردم دستانم را رها کنی تا غرق تنهایی شوم!



باز هم بگو دوستت دارم....!
نوشته شده در 13 / 5 / 1391
بازدید : 511
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
وقتی میگویی دوستت دارم ...,چشمانم را میبندم بروی حقیقتی که از تو در من جاریست ....باید از باتو بودن لذت برد,چاره ای نیست!



شاید
نوشته شده در 25 / 4 / 1391
بازدید : 532
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
مثل هر روز کناردلواپسیها نشسته و با خود زمزمه می کنم: شاید آنکه دیروز دلم را با خود برد, امروز برای بردن دلتنگیها بیاید....شاید....