|
|
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 747
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
تو باشی یا تنهایی؟
چه فرقی دارد؟
وقتی هر دو مرا به سوختن وساختن مجازات می کنید.
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 720
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
عمری درحسرت آغوش تو گذشت،
وقتی به خود آمدم،
که دیگر دستم به عقربه زمان نمی رسید.
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 717
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
ترک بودنت
...یعنی...
مرگ بودنم...
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 765
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
دلیل اشکهایم نبودنت نیست،
چشمهایم می سوزند از خیال بودنت.
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 702
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
از شب سیاه چشمانت می گذرم،
ازروزهای با تو بودنت می گذرم، از فصل گرم آغوشت می گذرم،
اما چگونه از تو بگذرم،
چگونه؟
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 660
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
آنگاه که لحظه های آمدنت
برای همیشه رفتند،
برای آخرین بار لحظه های رفتنت را بوسیدم
وبه سایه غریبه ای پیوستم،
چرا که آینده در انتظار من بی تو بود...
تا بار دیگر داستان همیشگی عشق را
به رخ دنیا بکشاند.
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 695
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
خورشید من،
بی تو آسمانم پرمی شوداز ابرهای تنهایی،
وغمگین می بارد وقت دلتنگی...
نوشته شده در 12 / 11 / 1390
بازدید : 721
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
هنوز حول محور انتظار همره ثانیه ها می چرخم،
گرچه می دانم پایانی در انتظار من نیست،
اما باز می چرخم تا گیج به تو رسیدن باشم.
نوشته شده در 11 / 11 / 1390
بازدید : 711
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
مثل هرشب،
نگاهم به تختی است که عطر تنت از یادش رفته،
چشمهایم را می بندم،
کاش با شمردن بوسه هایت به خواب می رفتم نه دروغهایت.
نوشته شده در 11 / 11 / 1390
بازدید : 700
نویسنده : سـعـیـــــــــــــــــــــــد ه
|
|
اندکی پای میز محاکمه ام بنشین نترس،
تنها شکنجه ات،
دیدن اشکهای من و شنیدن بهانه هایی است که از ترس دوری ات
می گیرم.
|
|
|